یکی از آنها چهل ساله است
نمی داند چرا حوصله ندارد . و این بار، بیشتر از همیشه . به آدمی می ماند که انگار چیزی را گم کرده باشد ، چیزی که فقدانش بشدت احساس می شود ، اما هر کاری می کند آن را به یاد نمی آورد که نمی آورد . آن را در هر طرف جستجو می کند ، در میان اشیاء اتاق ، در به یادآوردن هایش در هر جای کوچه و خیابان و منازل شهر ، در خاطراتی که به یاد می آورد یا به سختی به یاد می آورد . خاطراتی که نمی داند چرا اکنون و به ناگهان ، در یادآوردن هایش ، دورتر و مبهم تر می شوند . این عجیب و ترسناک است . آنها تا چندی پیش چنان به یاد می آمدند که گویی آن همه سال و زمان را از خود گذر نداده اند . یک رابطه عجیب اتفاق افتاده است . گویی نوعی لجبازی را شروع کرده اند تا دست نیافتنی تر شده ، او را اذیت کنند . این وضع ترسناک هم هست . وقتی تلاش بیشتری می کند ، نه تنها خاطراتش را از دست می دهد ، بلکه ناگهان متوجه می شود ، خود را هم در میان ابهام حاصل گم می کند . یعنی نمی داند در کجای زندگی کرده یا نکرده اش قرار دارد . در این صورت تلاش مضاعف تری را انجام می دهد تا به واقعیت اکنون خود بازگردد . در اشیاء نزدیک دقت می کند ، اسم و فامیل خود و دوستانش را به یاد آورده ، با آرامشی که به خود تحمیل کرده ، آنها را تکرار می کند و بالاخره باور می کند در خودش پیدا شده است . اما شکی مصر در او ادامه دارد :
« نکند همه اینها نیز چیزهای دیگری هستند . چیزهایی که مال من نیستند . از آن کسی و کسانی دیگرند و به دلیلی که نمی دانم ، خود را برای من جلوه می دهند . »
یکی که او است ، در خیابانی خلوت راه می رود . برگ های رنگارنگ پاییزی دور ، در کف خیابان با باد می رود ، گاه آرام و گاهی تند . یک ماشین سواری به رنگ خوش آلبالویی در کنارش ترمز می کند . دو پسر جوان در آن نشسته اند. صدای موسیقی آرامی از شیشه پایین کشیده شده به گوش می رسد و بوی عطری هم آرام .
- چشات مثل چشای یک گربه سیاه می درخشد .
از شنیدن چنین توصیفی خنده اش می گیرد . ماشین راه افتاده ، به سرعت دور می شود . او همچنان به قدم زدنش ادامه می دهد . نمی داند چرا دلش می خواهد باز هم آنها را ببیند .
چند صد متر جلوتر، یک ماشین سواری به رنگ خوش آلبالویی ، کنار جوی آب ، به درختی خورده است . چند نفر، جسد خونین دو جوان را به طرف آمبولانسی می برند که صدایش در دوردست پشت او می لرزد . آنسوتر گربه ایی سیاه ایستاده ، سرش را روی