آب به سربالایی / راه / خاکستری
راه به سربالایی / آب / آبی
آه / آب از گونه / سرازیری صورتی
راه / خطی بر گونه
ماه افتاده در آه / پایین
پایین بر گونه ماه / در گونه ماه / آه خیس
پاهایت ... بنشین .... نشسته ایی / از خیس عبور می کند / از ماه
رد تو / بر گونه آه / آه به سربالایی / صورتی
قرص گونه می تابد دو / به چشم ها دو
چشم های مات / دو
دو / خشک شده / خطی بر گونه
خشک / به سربالایی / خطوط مبهم از سفید تار
تار صدا می کرد از پنجره / کوچه تار بود
صدا به سربالایی تار / ازسربالایی تار
کوچه خیس / از باران صدا / ماه
خطی خشکیده است کوچه / آبی ی کبود
کبود رد تو / رنگ دیوارهای اتاقم
دیوارهای اتاقم / من / کبود رد ماه تو / صورتی
این رنگ ها سر جنگ دارد / جنگ دارد این رنگ ها / خون
ماه / خوان است / خون / رنگ
پلک پنجره / افقی
پلک پنجره / پرده
کبود / تار / صدای آب / آه