ترجمه ای از شعر من به زبان انگلیسی توسط سعیداحمدزاده را در
www.poetry.com/publications/display.asp?E=1&ID=W6004261&BN=999&PN=1 بخوانید
داستان یکی بود یکی نبود از من در شهرقصه
خبر :
گوش شیطان کر.
دوست خوبم حسین فاضلی خبر داد بالاخره از
مجموعه شعر من با عنوان از کنج چندم دایره ، رفع توقیف شده است .
زاغی که از زاغ چشم هایت می پرد
روایت آینه است
از صبحی که می باید فراموش می شد
بعد از آن همه باد
ریخته های رویاهایم را تاراج می کرد
اما هنوز
صدایی هست شنیده می شود آرام
« بعد از من
رنگ های زیادی از بال زاغی خواهد گذشت
می توانی گوش دهی
تا آنگاه که در پشت تپه ایی ...»
زاغ از تپه می رود
آن اما ...
و باد باز هم می خواند
پاییز را در مشت هایم نارنجی تر
و نم نم باران
لابد در جایی در چند دست خالی
و هر اتفاق دیگر.
+ نوشته شده در یکشنبه یکم آبان ۱۳۸۴ ساعت 19:32 توسط مظاهرشهامت
|